یک روز از زندگی یک مدیر مهندسی

من زمانی به تیم ملحق شدم که فقط چهار نفر در شرکت بودند. اساساً من و بنیانگذاران آن بودم. در این سه سال، دیدم که شرکت نزدیک به 5 میلیون دلار جمع آوری کرد و به 30 نفر رسید. تیم مهندسی من بسیار لاغر بود – پنج نفر بودند که در سال 2016 ترک کردم – اما نقش من در طول سال‌های حضورم در شرکت کمی تغییر کرد.

15 درصد وقتم

بسیاری از مردم تصور می کنند که برای اینکه یک مدیر کارآمد باشید باید یک برون گرا باشید. اما این لزوما درست نیست. داشتن همدلی با تیم خود و کمک به آنها در گذر از چالش ها – اعم از فنی و شخصی – یکی از وظایف اصلی یک مدیر مهندسی است.

بعد از اینکه Packback را ترک کردم و به شبکه Graide ملحق شدم، دوباره به عنوان یک مدیر مهندسی شروع به کار کردم. در ابتدا، تیم من فقط یک پیمانکار بود و من، اما طی چهار سالی که در Graide بودم، سه مهندس دیگر را استخدام کردم و بیشتر وظایف مدیریت محصول را بر عهده گرفتم.

کارهای فنی شامل نوشتن کد، بررسی کد، شناسایی اشکالات، جفت شدن با هم تیمی ها، و خواندن به روز رسانی های نرم افزار و بهترین شیوه ها است. با رشد تیم های من، مدت زمانی که برای نوشتن و بررسی کد اختصاص دادم کاهش یافت، اما فکر می کنم برای مدیران مهندسی مهم است که حداقل صرف کنند. برخی از زمان خود را به آرنج عمیق در کد.

مدیریتی

“خوب بودن با مردم” برچسب سختی است.

بود به طور نسبی برای من آسان است که بگویم به عنوان یک مهندس نرم افزار چقدر سازنده بوده ام. من معمولاً در ارسال یک ویژگی پیشرفت می‌کردم یا درخواست جذب را باز می‌کردم، اما به‌عنوان یک مدیر، تشخیص اینکه آیا روزم مفید بوده یا نه، واقعاً مشکل داشتم.

در شبکه گرید، با مشورت با بنیان‌گذاران در مورد انتخاب نرم‌افزار و شرکت در تماس‌های مهم فروش، نقش استراتژیک‌تری را ایفا کردم. جالب توجه است، در حالی که وظایفی که من بر عهده گرفتم متفاوت بودند، زمان تقسیم بندی تقریباً مشابه بود.

استخدام کردن

در نهایت، چند ساعت در هفته را صرف خواندن و نوشتن ایمیل‌ها، پاسخ دادن به سؤالات در Slack، گفتگوهای تصادفی و انجام کارهای روزمره «سایر» برای حمایت از تیمم می‌کردم. به عنوان مدیر، سعی کردم این نوع حواس‌پرتی‌ها را از تیم مهندسی خود دور نگه دارم، اما در صورت لزوم با اعضای تیم وقت می‌گذارم.

در طول هشت سالی که به عنوان مدیر مهندسی گذراندم، مرتباً نحوه گذراندن وقتم را پیگیری می کردم. به عنوان یک مدیر مهندسی استارتاپ، من مسئولیت طیف وسیعی از وظایف را بر عهده داشتم، بنابراین پیگیری اینکه در کدام حوزه‌ها بیشترین زمان را صرف کرده‌ام به من کمک کرد تا برنامه‌ریزی و برنامه‌ریزی مناسبی داشته باشم.

درام ایجاد یا تداوم ندهید، تیم خود را از سایر اعضای شرکت جدا نکنید، یا اعضای تیم را در مقابل یکدیگر قرار ندهید. در عوض، کسی باشید که عدم اطمینان و استرس را جذب می کند تا تیم شما بتواند کارها را انجام دهد.

در نهایت، به عنوان مدیر مهندسی، نقش شما این است کهخلاء آشوب”:

مدیران مهندسی احتمالاً در آموزش مهندسان جدید و همچنین ارزیابی نامزدها بر اساس مبانی فنی و بین فردی نقش ایفا می کنند.

مدیران مهندسی باید با مردم خوب باشند

اگر وظیفه یک مدیر مهندسی این است که تیم خود را تا حد امکان سازنده بسازد، منطقی است که بیشتر کارهای اداری به عهده آنها خواهد بود.

چه چیزی یک مدیر مهندسی خوب را می سازد؟

ابتدا، کمی در مورد نقش من به عنوان یک مدیر مهندسی: اولین نقش مدیریتی من در Packback بود، یک پلت فرم پرسش و پاسخ برای اساتید کالج.

در حالی که کار روزانه من در طول سال‌ها تغییر زیادی کرد، به عنوان یک مدیر مهندسی نرم‌افزار، در نهایت مسئول کمک به تیمم بودم تا نرم‌افزارهایی را که طبق انتظار، طبق برنامه و بودجه کار می‌کرد، ارسال کنند.

این بدان معنی است که به عنوان یک مدیر، شما تاثیر بسیار کمتر مستقیم استو بنابراین، نمی‌توانید تمام وقت خود را در کد صرف کنید. برای من ناامید کننده بود که ببینم لیست دستاوردهای هفتگی ام کوچک شده است، اما وقتی یاد گرفتم بپذیرم که تیمم بدون مشارکت فردی من کارهای بیشتری انجام می دهد، شروع به لذت بردن از نقش کردم.

2. بیش از حد ارتباط برقرار کنید

به طور کلی، مدیران مهندسی نسبت به توسعه دهندگان ارشد تیم خود کد کمتری می نویسند، اما آنها باید کدی بنویسند تا مهارت های خود را واضح نگه دارند. آن‌ها همچنین باید در کمک به اعضای تیم خود خوب باشند تا «گیر نکنند». گاهی اوقات این به معنای پاسخ به سوالات فنی است و گاهی به معنای حل اختلافات بین اعضای تیم است.

برای مثال، می‌دانستم که معمولاً حدود یک سوم از وقتم را صرف کمک به تیمم در حل مشکلات فنی یا جفت شدن با هم تیمی‌ها می‌کنم. با دانستن این موضوع، چند بلوک زمان رایگان برای آنها رزرو کردم. اگر تمام هفته من مملو از جلسات و برنامه ریزی های بزرگ بود، به یک مانع برای تیمم تبدیل می شدم که به نظرات من در مورد مسائل خاص نیاز داشت.

این شامل مدیریت مستقیم افراد، ایجاد جدول زمانی، برنامه ریزی استراتژیک، و جلسات با اعضای تیم فنی و غیر فنی است. اطمینان از خوشحالی تیمم، حمایت از آنها در جلسات کاری، و کمک به تیم محصول ما برای ایجاد مشخصات فنی، همه بخشی از وظایف مدیر مهندسی من در Packback بود.

زمان استخدام شامل رفتن به کنفرانس ها، جلسات و بوت کمپ های کدنویسی بود. نوشتن پست های وبلاگ؛ ملاقات با نامزدهای شغلی؛ و ارزیابی غربالگری های فنی

در حالی که زمانی که یک شغل مهندسی باز داشتم، بیشتر وقت خود را صرف جذب نیرو می کردم، مدیران مهندسی هوشمند همیشه استخدام بهترین کاندیداها معمولاً افراد منفعل هستند که به ندرت به دنبال شغل می گردند، بنابراین من هر هفته بخشی از وقتم را صرف حضور در مقابل آنها می کنم.

اداری

از آنجایی که بسیاری از مدیران مهندسی نرم افزار آینده نگر از من در مورد شغلم و آنچه که مستلزم آن است می پرسند، تصمیم گرفتم این نگاه دقیق به نحوه گذراندن وقتم ایجاد کنم. در حالی که هر شرکت و نقش متفاوت است، امیدوارم این پست به شما بینشی مستقیم از یک روز از زندگی یک مدیر مهندسی بدهد.

یک مدیر مهندسی چه کاری انجام می دهد؟

15 درصد وقتم

Matthew Newman

Matthew Newman Matthew has over 15 years of experience in database management and software development, with a strong focus on full-stack web applications. He specializes in Django and Vue.js with expertise deploying to both server and serverless environments on AWS. He also works with relational databases and large datasets

View all posts by Matthew Newman →